13 فوریه 2024- در یک مطالعه کوهورت اخیر که در ژورنال JAMA Network Open منتشر شده است، محققان چینی تأثیر یک برنامه مدیریت چند رشته ای دیابت را بر خطر زوال عقل در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 (T2D) بررسی کرده و دریافتند که کنترل بهینه ی قند خون ممکن است با بروز کمتر زوال عقل مرتبط باشد و یک برنامه مدیریت دیابت می تواند برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در برابر زوال عقل و انواع زیرمجموعه های آن مفید باشد.

پیش زمینه

زوال عقل بار سلامت جهانی قابل توجهی را بهمراه دارد، به ویژه در میان افراد مسن، و بروز آن به ویژه در افراد مبتلا بهT2D ،50 درصد بیشتر است. همچنین دیابت نوع 2 با بیماری آلزایمر (AD) و سایر انواع دمانس شامل ویژگی های پاتولوژیک مختلفی از جمله آسیب عروقی، تجمع آمیلوئید بتا و التهاب عصبی مرتبط است. در حالی که سطوح بالاتر هموگلوبین A1c در بیمارانT2D با افزایش خطر زوال عقل مرتبط است، اثربخشی مداخلات کنترل قند خون در کاهش بروز زوال عقل نامشخص است. برنامه های چند رشته ای مدیریت دیابت نتایج مثبتی را در مرگ و میر و عوارض دیابت نشان داده اند. با این حال، مطالعات در مورد ارتباط آنها با پیامدهای زوال عقل، به ویژه با پیگیری های طولانی تر و اهداف کنترل فردی گلوکز، محدود است.

در هنگ کنگ، بیش از 90 درصد از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2در سیستم مراقبت های بهداشتی عمومی مدیریت می شوند و از برنامه ارزیابی خطر و مدیریت چند رشته ای دیابت شیرین  (RAMP-DM) از سال 2009 استفاده می شود.RAMP-DM ، پیشرفت های قابل توجهی را به دلیل بهبود کنترل قند خون نشان داده است که شامل کاهش مرگ و میر، حوادث ماکرو عروقی و رویدادهای میکروواسکولار در طی یک دوره پیگیری 9 ساله است. مطالعه ی حاضر به بررسی ارتباط بین خدمات RAMP-DM، کنترل قند خون، و خطر ابتلا به زوال عقل به دلایل مختلف پرداخته و بینش‌های ارزشمندی را در مورد پیشگیری از زوال عقل برای بیماران T2D ارائه داده است.

در مورد این مطالعه

در این مطالعه همگروهی گذشته نگر از سوابق سلامت الکترونیکی از سیستم مراقبت بهداشت عمومی هنگ کنگ استفاده شد. بیماران بزرگسالی که در سال 2011 مبتلا به T2D تشخیص داده شدند، به استثنای افراد مبتلا به دیابت نوع 1، دیابت بارداری یا زوال عقل از قبل موجود، شناسایی شدند. بیمارانی که در خدمات RAMP-DM به همراه مراقبت های معمول شرکت می کردند، در گروه درمان قرار گرفتند، در حالی که بیمارانی که به RAMP-DM نپیوستند، گروه کنترل را تشکیل دادند. پیگیری (متوسط 8.4 سال) تا وقوع رویدادهای پیامد، مرگ یا پایان مطالعه در دسامبر 2019 ادامه یافت. بیمارانی که بین سال‌های 2012 و 2019 به خدماتRAMP-  DM ملحق شدند، به دلیل زمان ناکافی پیگیری برای پیامدهای زوال عقل از مطالعه خارج شدند.

در مجموع 55618 بیمار (میانگین سنی 68.28 سال؛ 51.4 درصد زن)، و 27809 بیمار به ترتیب در گروهRAMP-DM (متوسط سنی 69 سال) و گروه مراقبت معمول (متوسط سنی 70 سال) قرار گرفتند.

پیامد اولیه بروز زوال عقل بود که از طریق کدهای ICD-10 یا ICPC-2 و نسخه‌های داروی زوال عقل شناسایی شد. علل زوال عقل غیر مرتبط با الکل، مواد مخدر یا عوامل عفونی در نظر گرفته شد. تشخیص به دنبال ارزیابی های بالینی با ارجاع به معیارهای DSM-IV و DSM-5 انجام شد. پیامدهای ثانویه شامل AD، دمانس عروقی(VD) و سایر انواع زوال عقل بود. تجزیه و تحلیل اولیه بر روی استفاده از RAMP-DM، با بررسی سطوح اولیه HbA1c پس از پیوستن به RAMP-DM در رابطه با بروز زوال عقل متمرکز بود. چندین متغیر کمکی در ابتدا استخراج شد. شرکت‌کنندگان مبتلا بهT2D که خدمات RAMP-DM را دریافت کرده بودند، با استفاده از امتیاز تمایل با افرادی که فقط مراقبت‌های معمول را دریافت کرده بودند، مطابقت داده شدند. تجزیه و تحلیل آماری شامل استفاده از مقایسه ی مشخصه پایه، تخمین نرخ بروز تجمعی، کاهش ریسک مطلق خام (ARR)، کاهش ریسک نسبی (RRR)، منحنی کاپلان-مایر، و مدل‌سازی خطر متناسب کاکس چند متغیره بود.

نتایج و بحث

حدود 6.97٪ از گروه RAMP-DM و 9.81٪ از گروه مراقبت های معمول مبتلا به زوال عقل تشخیص داده شدند. نرخ بروز زوال عقل در هر 1000 سال-نفر برای RAMP-DM برابر با 9.31 بود که کمتر از مراقبت های معمول (14.02) بود.RAMP-DM  کاهش خطر قابل توجهی را در زوال عقل ناشی از همه علل، AD، VD، و سایر اشکال زوال عقل نشان داد. سطح HbA1c در گروهRAMP-DM  پایین تر بود و بیمارانRAMP-DM ،28 درصد خطر کمتری برای زوال عقل، 39٪ خطر کمتری برای ابتلا به VD، 15٪خطر کمتری برای ابتلا به AD و 29٪ خطر کمتری برای ابتلا به سایر زوال عقل ها در مقایسه با مراقبت های معمول داشتند.

تجزیه و تحلیل حساسیت به طور مداوم یافته های مشابه ای را نشان داد. تجزیه و تحلیل زیرگروهی کاهش خطر را با برنامه ی RAMP-DM در بین زیر گروه‌های مختلف نشان داد، با تأثیر بارزتر در بیمارانی با HbA1c کمتر یا مساوی با 7.5% و مبتلایان به فشار خون بالا. تفاوت معنی داری بر اساس جنس، کمک های عمومی، محل اقامت سالمندان در خانه یا امتیازCCI مشاهده نشد.

این تجزیه و تحلیل ارتباط بین سطح HbA1c در طول پیگیری و خطر زوال عقل را نشان داد. در مقایسه با گروه مرجع(HbA1c =6.5 تا 7.5 درصد)بیماران با سطوح بین 7.5٪ و 8.5٪ و بالاتر از 8.5٪ خطر بالاتری داشتند. سطوح پایینHbA1c (کمتر از 6% و 6٪ - 6.5٪) نیز با افزایش خطر زوال عقل مرتبط بودند.

محدودیت های این مطالعه شامل طراحی مشاهده‌ای، سوگیری انتخاب بالقوه، ویژگی‌های پایه اندازه‌گیری نشده تأثیرگذار بر بروز زوال عقل، و سوگیری‌های اطلاعاتی بود.

نتیجه

محققان نتیجه گیری کردند که یک برنامه مدیریت چند رشته ای برای دیابت مبتنی بر مراقبت های اولیه با کاهش خطر زوال عقل ناشی از همه علل در بیماران مبتلا به T2Dهمراه است و بر اهمیت کنترل قند خون تاکید می کند. مطالعات و آزمایشات آینده نگر برای تأیید اثربخشی و کشف مکانیسم های بیولوژیکی این ارتباط مورد نیاز است.

منبع:

https://www.news-medical.net/news/20240213/Diabetes-management-program-cuts-dementia-risk-in-type-2-patients.aspx